تاريخ انتشار : ١٢:٣٠ ٢٣/٢/١٣٩١

آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(15)+رای‌زن افغانستان در ایران، جانستان را موجب تغییر نگاه دانست+رضاامیرخانی سیاسی نیست، اما سیاسی‌نویس هست!+تکذیب تیتر و استناد به کتاب در خبر امیرخانی و شرم از ایرانی بودن!
جهت سهولت دست‌رسي كاربران، هر بیست مطلب مرتبط در يك صفحه ذخيره خواهند شد. براي ديدن 280 نظر قبلي به لينك پايين صفحه مراجعه فرماييد.
========================================
300
سبز روشن مثل آینده: اینترنت
http://div00neh.persianblog.ir/post/217/
سیدمحسن حسینی-خرداد91
2- «جانستان کابلستان» هم تمام شد. به جز قسمت هایی که رضا امیرخانی سعی دارد خطای اشخاصی را کمرنگ کند واقعا خواندنی است و ادم به شدت کیف میکند.
========================================
299
نیوز:اعتراض سروررجايي به استفاده از لفظ افغاني براي مردم كشورشhttp://newzzz.com/arts/4911353/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%84%D9%81%D8%B8-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%83%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4
...-خرداد91
رئيس خانه شعر افغانستان ابراز داشت: اين كتاب متاسفانه دير منتشر شد، چون خاطره و يا سفرنامه نويسي در افغانستان در شرايط كنوني فراموش شده است؛ شايد كتاب محمدحسين جعفريان، اميرخاني بتواند تلنگري باشد بر ذهن فرهنگيان ما كه رجوع كنند به جزئي نگري به مسائل تاريخي افغانستان و سفرنامه نويسي.
========================================
298
ینگه دنیا: جانستان کابلستان
http://orva.blogfa.com/post-20.aspx
...-اردیبهشت91

خیلی وقت بود که ننوشته بودم به بهانه های مختلف! الان که بار یک ترم دیگر هم از روی دوشم برداشته شده به فکر افتادم که چند خطی بنویسم باز هم به بهانه های مختلف! اما در درونم احساس نیاز به خواندن کردم بیش از نوشتن! پس بدون لحظه ای تامل رفتم به سراغ کتابی که اول ترم از یکی از دوستان گرفته بودم که او هم از یکی دیگر و بالاخره از ایران آمده بود!

الان که انگشتم را بین ورقات کتاب گرفته ام که مانند همه کتاب های دیگر رضا امیرخانی قابل زمین گذاشتن نیست به خیلی چیزها فکر می کنم. به «منِ او» اولین کتاب امیرخانی که با توصیه دوستی با شک فراوان به دلیل ضخامت کتاب (!) خریدم تا پایان ترم چهارم کارشناسی که کتاب را با فصل امتحانات شروع کردم و قبل از آخرین امتحان تمام کردم! به نگهبان افغانی ساختمانمان که در معرفت آخرش بود! تا آن یکی که تیپ جوان پسند می زد و شب های جمعه را در خیابان های بالا شهر صرف جذب عشق های سرگردان می کرد! تا فروشنده افغانی اسپایس بازار هندی که به فارسی در اینجا به من جنس می فروشد! تا آقای گارنمنت سه لتی که از این همه آپرچونیتی های همسایه های دور و بر فقط بدبختی هایش را نصیب ما کرد! به افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، آذربایجان، بحرین و امارات! به ایران بزرگ! به ایرانی که امروز از پاره های تنش جدا افتاده!

گرچه دیر اما، تا انگشتم از بین صفحات کتاب خارج نشده، آمده ام که بنویسم:

جانستان کابلستان!

========================================
297
...:مرا سرشار از آرامش خویشتن کرد
http://colorfulwords.blogfa.com/post-184.aspx

م.م.-اردیبهشت91
 نشسته بودم لب یک حوض خالی و آن زن های افغانی خوش‌پوش را نگاه می کردم. یاد جانستان کابلستان امیرخانی افتاده بودم. با سر و صدای قایم باشک بازی ده دوازده تا دختر و پسرشان، روزهای کودکی خودم و ایوان خانه مادربزرگ را مرور کردم. یکی از همان خانم های افغانی دستش را به خانم کناری‌اش نشان داد و دستی روی نگین انگشترش کشید.

========================================
296
داشت هایی از نوع یاد: سیر تکاملی یک کتابخوان
http://ffanouss.blogfa.com/post-69.aspx
س انت-اردیبهشت91
جانستانِ کابلستان : رو دوست نداشتم. نمی دونم چرا! ینی می دونما ولی نمی دونم چطور بگم. کلن از قلم رضا امیرخانی خوشم نیومد. خیلی لوسه بنظرم! کلن لوسه... حتا تصمیم داشتم کتابهای دیگه شو مثل من ِ او بخونم اما کمی از کتاب و خوندم دیدم متاسفانه این لحن لوس ِ طنزش اونجا هم هست =((
========================================
295
یزد فردا: تقابل تروریسم با توریسم
http://www.yazdfarda.com/news/1391/02/51178.html
رضا بردستانی-اردیبهشت91
«...می گوید؛ فصل آخر کتابش را نام گذاشته است:«جنگ با توریسم یا جنگ با تروریسم؟»، رضا امیرخانی، جانستان کابلستان، افق،چاپ دوم1390:ص282»

مجال، جایگاه و فرصت پرداختن به نامگذاری هایی که دیگر برای خودش جایگاهی ویژه و قابل تأمل پیدا نموده است؛ گسترده تر از یادداشتی است که گمان می کنم باید بارها و بارها نوشته و تحلیل شود. ریشه یابی استعمار و چند لایگی این ترفندِ اروپای پس از جنگ های صلیبی و امریکای ناخلفی که از دلِ همین جنگ ها سربرآورد را به متخصصین وا می گذاریم. در این مجال کوتاه تنها می خواهیم با نگاهی به کانون نبردهای به واقع بی ثمر! به صنعتی چندین صد میلیارد دلاری بپردازیم(شاید بهتر بود بنویسیم1000میلیارد دلاری امّا احتیاط کردیم)، جایی که همان به وجودآورندگانِ «استعمارِ پُست مدرن» تمام درآمد توریسم را جمع          می نمایند و تنها اندکی از آن را برای از بین بردن همان صنعت در دیگر کشورها و در راهِ اشاعه ی تروریسم و بسط و گسترش ناامنی که اساسی ترین نیاز بهره برداری از صنعت توریسم است هزینه می نمایند. جالب ترین بخش این هزینه آن است که هزینه های انسانی و اعتباریِ آن را باید کشورهایی بپردازند که بیشترین آسیب را متحمل می شوند.

توریسم با تماِم گوناگونیِ خودـ از توریسم به معنای صرفِ گردشگری گرفته تا توریسم درمانی، علمی، اکو توریسم، ورزشی و غیره ـ در حداقل چهار دهه ی اخیر رشد و جهش اعجاب برانگیزی داشته است به نحوی که رویکرد و سیاست گذاری بلند مدت برخی از کشورها را به این سمت و سو سوق داده است.این در حالی است که کشورهای همجوارِ ایران که خود یکی از متنوع ترین، بی نظیرترین و در برخی موارد کم نظیرترین کشور از لحاظ جذابیت، تنوع و مواردی از این دست در ارائه ی توریسم به شمار می رود؛ سودهای سرشاری را روانه ی خزانه ی دولت خویش می نمایند به گونه ای که درآمد سالانه ی توریسم سهم به سزایی در توسعه یافتگی و خلاصی از بدهی های چند صد میلیارد دلاری بین المللی اشان ایفا نموده است. ترکیه را می توان نمادی از این تغییر رویکرد به شمار آورد که با تن دادن به بازی ها و صحنه گردانی ها در عرصۀ سیاستـ منطقه ای و بین المللی و مناسبات چند لایۀ سیاسی منطقه، خود را به قطبی مهم در صنعت توریسم تبدیل نموده است.

========================================
294
تریبون مستضعفین: امیرخانی در افغانستان شرم می‌کرد که بگوید ایرانی‌ام
http://www.teribon.ir/archives/104761
امت اسلامی:جانستان کابلستان(سفرنامه رضا امیرخانی به افغانستان)
http://www.ommatnews.ir/archives/19015
چریغ: امیرخانی در افغانستان شرم می‌کرد که بگوید ایرانی‌ام
http://charigh.ir/news/1391/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%85-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D9%87-%D8%A8/

نکته ی قابل تاملی که در این کتاب وجود دارد این است که همان‌طور که در ایران تعداد زیاد از مهاجرین در شرایط مختلف سعی می کنند تا ملیت خود را مخفی کنند، آقای امیرخانی نیز در برخی از موارد وقتی از او سوال می شود که «ایرانی هستی؟» سعی دارد تا به این سوال جوابی ندهد.

رضا امیرخانی در سفرنامه‌ی «جانستان کابلستان» خود اذعان می‌کند که در سفرش به افغانستان از این که خود را ایرانی معرفی کند شرم داشته است و در بازگشتش به ایران مثل قبل‌ها احساس غرور نمی‌کرده است.

جانستان کابلستان آخرین نوشته امیرخانی پیش از رمان اخیرش «قیدار» بوده است. این کتاب که سفرنامه وی از سفرش به افغانستان است یکی از معدود کتاب هایی است که توسط یک نویسنده ایرانی درباره افغانستان نوشته شده است.

امیرخانی در این سفر از شهرهای هرات، مزارشریف و کابل دیدن می‌کند و از اتفاقاتی که در این سه شهر برایش پیش می‌آید صحبت می‌کند.

نویسنده در این کتاب تمام توان خود را به کار بسته تا گفت‌وگوهای انجام شده بین خود و مردم افغان را به زبان عامیانه و رایج بیاورد و تا حدوی نیز موفق بوده است.

او در یکی از بخش‌های این کتاب می‌نویسد:

هر بار وقتی از سفری به ایران برمی گردم، دوست دارم سر فرو بیافکنم و برخاک سرزمین‌م بوسه ای بیافشانم. این اولین بار بود که چنین حسی نداشتم. برعکس، پاره ای از تنم را جا گذاشته بودم پشت خطوط مرزی، خطوط بی راه و بی روح مرزی. خطوط «مید این بریطانیای کبیر»!

نکته ی قابل تاملی که در این کتاب وجود دارد این است که همان‌طور که در ایران تعداد زیاد از مهاجرین در شرایط مختلف سعی می کنند تا ملیت خود را مخفی کنند، آقای امیرخانی نیز در برخی از موارد وقتی از او سوال می شود که «ایرانی هستی؟» سعی دارد تا به این سوال جوابی ندهد.

حال سوالی که پیش می آید این است: که چرا در این دو کشور همسایه، هم دین و هم فرهنگ اوضاع طوری است که کسی نمی تواند با جرات و خیال آسوده بگوید که چه ملیتی دارد؟

آیا این سوال را باید از مردم کوچه و بازار پرسید یا از سیاستمداران یا مسئولین فرهنگی دو کشور؟
 
توضیح سایت: متاسفانه تیتر و استناد به کتاب، قابل تکذیب است. رضاامیرخانی نه از شرم، که از ترس، خود را ایرانی نمی‌خوانده است! هم چنین در بازگشت صحبتی از احساس غرور نیست، صحبت از یگانه‌گیِ جان دو کشور است!!
========================================
293
ترجمان: از کابل تا کالیفرنیا
http://tarjomani.blogfa.com/post-17.aspx
احمد حسین زاده-اردیبهشت91
حسینی، متولد کابل و بزرگ‌شدهٔ امریکاست بنابراین تصاویری که از افغانستان ارائه می‌دهد، به‌غیر از آن‌ها که مربوط به کودکی شخصیت‌هاست، باید براساس شنیده‌ها و دیده‌های دورادور باشد. شاید به‌همین دلیل است که برخی مانند رضای امیرخانی او را به درک نادرست شرایط افغانستان امروز متهم می‌کنند و می‌گویند: «حالا می‌فهمم که در چنین مملکتی، مصلح، چاره‌ای ندارد الا این که خود را از تعصبِ قومی و مذهبی رها کند ... حالا می‌فهمم که چرا روشن‌فکرِ اصیلِ افغانی، رمان بادبادک باز را دوست ندارد. این درست که او از هزارهٔ شیعهٔ همیشه مظلوم دفاع کرده است، اما باز هم دامن زدن به اختلاف قومی و مذهبی، برای چنین مملکتی از سم خطرناک‌تر است ...» (جانستان کابلستان، چ 3، ص 244).
========================================
292
سبز روشن مثل آینده: گوجه فرنگی
http://div00neh.persianblog.ir/post/216
سید محسن حسینی-اردیبهشت91
هفته ای که گذشت نمیدونم چی شد یهو حس مطالعه ام گرفت و «کمی دیرتر» سید مهدی شجاعی «جانستان کابلستان» رضا امیرخانی رو دست گرفتم که اون اولیه زودی تموم شد اما دومیه هنوز تموم نشده، به هر حال کتاب های خوبی هستند اگر نخوندید حتما بخونید.
========================================
291
نوشته: افغانی ...
http://majids2t.blogfa.com/post-364.aspx
مجید صادقی-اردیبهشت91
وقتی می گویند «افغانی» اولین چیزی که به ذهن شما می رسد چیست ؟
کارگر های افغانی ؟ مواد مخدر ؟ طالبان ؟ القاعده ؟ بن لادن ؟ مهاجران غیر قانونی ؟ محله های پرجمعیت اما محروم و کثیف حاشیه شهر ؟
بد نیست یادتان باشد که نیمی از فرهنگمان را با افغان ها مشترکیم ، سمرقند و بخارا و هرات و کابل و .... اینها جزئی از خاک ایران بودند . هرات کمتر از دوصد و پینجاه سال پیش از ما جدا شد .
و جالب است بدانید زبان انها از لحاظ فارسی گویی ، اصیل تر از ایران است و فارسی دری بیشتر از آن که در ایران رایج باشد در افغانستان و تاجیکستان رایج است .
آنچه با شنیدن کلمه افغانی به ذهن ما می رسد نشان دهنده چگونگی نگاه و میزان اطلاع ما از این کشور است . به قول عده ای از نویسنده ها این پاره تن ایران که جدایش کرده اند .
بسیاری از افغان ها زاده ایران هستند ، بسیاری از آنها ادیبان و نویسنده های فارسی گو و فارسی نویس بزرگی هستند و برای نمونه محمد کاظمی یکی از شاعران افغان و ساکن ایران است که سالهاست در بهترین نشریان ایرانی قلم می زند !
امروز به طور اتفاقی به کتابی برخوردم که یکی از دوستانم درباره اش برایم حرف زده بود . موضوع کتاب درباره سفرنامه ای بود به افغانستان از زبان رضا امیرخوانی !
اسم این کتاب جالب که امروز در مسیر رسیدن به خانه حدود هفتاد صفحه اش را خواندم « جانستان کابلستان » است که یادمان می آورد به قول سهراب :
چشم ها را باید شست ، جور دیگر باید دید
باید دید که افغانستان و مردم افغان تا چه اندازه مردمانی نیک نهاد هستند و پاره ای از تن ما ایرانی ها !
========================================
290
مشرق:کرسي آزاد انديشي با بخشنامه/ فرصتي براي بده بستان/ کارهاي صوري در حوزه کتاب/ سيرهاي مطالعاتي سليقه اي و...
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/120042/%DA%A9%D8%B1%D8%B3%D9%8A-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%8A%D8%B4%D9%8A-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%D8%AE%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA%D9%8A-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D8%A8%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%8A%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%AA%D9%8A-%D8%B3%D9%84%D9%8A%D9%82%D9%87-%D8%A7%D9%8A-%D9%88
...-اردیبهشت91
"جانسان کابلستان" اميرخانه از پارسال تا حالا چقدر نگاه هاي دو کشور را نسبت به همديگر تغيير داده است. حتي زماني که من به افغانستان رفتم خيلي از دوستان از من مي پرسيدند "جانستان کابلستان" را شما ديده ايد؟
گفتم: من آن را خوانده ام.
مي گفتند: چرا سوغات براي ما نياوردي."
اين صحبت هاي محمدسرور رجايي در نشست رونمايي از کتاب "در پايتخت فراموشي" بود. آقاي رجايي هم چنين يک گلايه هم کرد:
" من در نمايشگاه پارسال گلايه اي کردم و اين گلايه را امسال هم تکرار مي کنم. گلايه ام اين بود که شما به ايستگاه متروي مولوي برويد ببينيد، روي تابلو ايستگاه مولوي نوشته : مولوي شاعر فارسي زبان ايران متولد در بلخ تاجيکستان...
اين تابلو که ان همه هزينه اش کرده اند هنوز هم آنجا است. اين چه چيز را مي رساند، مي رساند که ما هنوز همديگر را نمي شناسيم."
 راست مي گفت ما به همه اشتراکاتي که داريم همديگر را نمي شناسيم. وقتي آدم مي بيند يک کتاب چقدر مي تواند موثر باشد و نگاه ها را عوض کند تازه مي فهميم که چقدر کم کرده و مي کنيم. در نمايشگاه پارسال کتاب "جانستان کابلستان" را داشتيم و امسال "در پايتخت فراموشي" را، اميدوارم که هر سال يک کتاب خوب درباره افغانستان داشته باشيم تا بهتر همديگر را بشناسيم.

========================================
289
پایگاه خبری طلوع یزد: تشویش اذهان سفرنامه نویسی، به قصد بر هم زدن حافظۀ تاریخی!
http://www.tolueyazd.com/content/view/9790/46/
رضا بردستانی-اردیبهشت91
در جایی گفتم اما ننوشتم که؛ رضا امیرخانیِ عزیز352 صفحه کتابِ مصوّرِ«جانستان کابلستان» (به گواهِ شناسنامه ی کتاب)را نوشت برای 20 صفحه تحتِ عنوانِ«انتخاباتیات(315-295 جانستان کابلستان)» و یکی هم این که برای چندصدهزارمین بار بگوید اصلاً سیاسی نیست اما خوب می داند «نفحات نفت» و پالس هایی که وسط حرف ها و نوشته هایش ساطع می شود؛ خیلی سیاسی است!!! قبول می کنیم رضا امیرخانی سیاسی نیست اما قبول نمی کنیم سیاسی نویس نیست!
========================================
288
صاحب بساطات عدیده: جانستان : فلافل کت و کثیف ولی خوشمزه ی رضا
http://www.saba000.blogfa.com/post/49
مسعود مسدود-اردیبهشت91

رضا امیرخانی همین چند روز پیش در جلسه ای گفته بود  خیلی ها ازش پرسیده اند چرا " جانستان کابلستان" را قبل از انتشار یک دور نداده محمدحسین جعفریان بخواند که اشکالات کمتری داشته باشد ؟ ( به کسی که خود امیرخانی معتقد است هر کس در این مملکت بخواهد درباره افغانستان بنویسد تا گردن مدیون همین آقاست(   و ایشان در جواب گفته بود که اگر این کار را می کرد چیزی از کتاب باقی نمی ماند!

البته که این اغراق است اما به امیرخانی حق می دهم ؛ حق می دهم نه از بابت اینکه بگویم از حقیقت گریزان هستیم. حق می دهم از بابت اینکه خیلی وقتها ساندویچ فلافل مغازه های کت و کثیف خیلی خیلی خوشمزه تر است از فلافل همین مغازه ها وقتهایی که با تذکرات و اخطارهای اداره بهداشت تر و تمیز شده اند و مغازه را تا سقف کاشی و فلافل را در بهداشتی ترین وضعیت ممکن و به همراه مخلفاتی که از تمیزی برق می زنند تحویلت می دهند.

همه ی آن اشتباهاتی که در لهجه اصیل افغانی ها و اصطلاحات متداولشان دارد تا جاهایی که به گفته بعضی ها کمی در تاریخ واقعی هم دست برده است همه و همه شاید اگر با تذکرات بهداشتی محمدحسین جعفریان عزیز جرح و تعدیل می شدند شاید ؛ شاید که نه! حکما در بهترین وضعیت جانستان ما مزه همین فلافل های از بهداشت گذشته را می داد.رضای عزیز! همچنان همان ساندویچ کت و کثیفت را برایمان سرو کن ، راضی تر هستیم . البته که اینقدر منصف هستیم که بعد از انتشار نظارت بهداشت و تذکراتشان را حداقل بشنویم

========================================
287
دانش‌جویان افغانستانی دانش‌گاه شهید باهنر:جانستان کابلستان(سفرنامه رضا امیرخانی به افغانستان)
http://bahonarafg.blogfa.com/post-27.aspx
احمدی-اردیبهشت91

این یکی از معدود کتاب هایی است که توسط یک نویسنده ایرانی درباره افغانستان نوشته شده است

او در این سفر از شهرهای هرات،مزارشریف و کابل دیدن میکند و از اتفاقاتی که در این سه شهر برایش می افتدصحبت می کند.

نویسنده در این کتاب تمام توان خود را به کار بسته تا گفتگوهای انجام شده بین خود و مردم را به زبان عامیانه و رایج بیاورد و تا حدوی نیز موفق بوده است.

او در یکی از پاراگراف های این کتاب می نویسد:

هربار وقتی از سفری به ایران برمی گردم، دوست دارم سر فروبیافکنم و برخاک سرزمین م بوسه ای بیافشانم. این اولین بار بود که چنین حسی نداشتم. برعکس، پاره ای از تن م را جا گذاشته بودم پشت خطوط مرزی، خطوط بی راه و بی روح مرزی. خطوط «مید این بریطانیای کبیر»!

نکته ی قابل تاملی که در این کتاب وجود دارد این است که همان طور که در ایران تعداد زیاد از مهاجرین در شرایط مختلف سعی میکنند تا ملیت خود را مخفی کنند،آقای امیرخانی نیز در برخی از موارد وقتی از او سوال می شود که "ایرانی هستی؟" سعی دارد تا به این سوال جوابی ندهد.

حال سوالی که پیش می آید این است: که چرا در این دو کشور همسایه،هم دین و هم فرهنگ اوضاع طوری است که کسی نمی تواند با جرات و خیال آسوده بگوید که چه ملیتی دارد؟

آیا این سوال را باید از مردم کوچه و بازار پرسید یا از سیاستمداران یا مسئولین فرهنگی دوکشور؟

از دوستانی که این کتاب را خوانده اند خواهشمندیم علاوه بر پاسخ دادن به دو سوال فوق نظرات خود را درباره این کتاب برای ما ارسال کنند.

========================================
286
خبرگزاری مهر: امیرخانی: هرکس کتاب جعفریان را بخواند، سفرنامه افغانستان نمی‌نویسد
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1598301
...-اردیبهشت91
رضا امیرخانی در آئین رونمایی از کتاب «در پایتخت فراموشی» نوشته محمدحسین جعفریان گفت: اگر دوست دارید سفرنامه‌ای از افغانستان بنویسد، کتاب جعفریان را نخوانید؛ چون بدون شک دیگر چیزی باقی نمانده است که شما بخواهید آن را در سفرنامه‌تان وارد کنید.رجایی در ادامه افزود: من بی پرده عرض می‌کنم که از برخی دوستان ایرانی گلایه مندم در تهران در ایستگاه متروی مولوی هر عابری که تابلوی معرفی مولانا را بخواند متوجه می‌شود که روی آن نوشته است مولانا شاعر ایرانی زاده شهر بلخ تاجیکستان در حالی که بلخ همواره از شهرهای افغانستان بود.‌ای کاش ایرانیان و افغانی‌ها بیشتر به کشور همدیگر سفر می‌کردند و بیشتر سفرنامه می‌نوشتند تا زمینه این اشتراکات بیشتر فراهم می‌شد. 

محمدسرور رجایی همچنین به کتاب رضا امیرخانی اشاره کرد و گفت: جانستان کابلستان اثر درخور توجهی بود که سال گذشته درباره افغانستان منتشر شد. هرچند که به اعتقاد من ایرادات محتوایی نیز دارد، اما وجود آن قابل توجه و قابل اعتناست و پس از آن نیز این کتاب آقای جعفریان می‌تواند اثری درخور توجه باشد. 

رضا امیرخانی نیز از مهمانان دیگر این مراسم بود که به دعوت جعفریان با حضور در تریبون سخنرانی اظهار کرد: هر ایرانی که می‌خواهد راجع به افغانستان بنویسد باید بداند که تا گردن مدیون حسین جعفریان است. اگر نویسنده‌ای مانند من توانست به افغانستان سفر کند و درباره آن مطلبی بنویسد بدون شک تحت تاثیر یادداشت‌های حسین جعفریان در مجله مهر بود. 

وی همچنین با اشاره به صحبت‌های محمد سرور رجایی درباره کتاب خود گفت: من بدون شک نکاتی را در سفرنامه ام به افغانستان اشتباه کرده‌ام. خیلی‌ها به من گفتند که چرا این کتاب را پیش از انتشار به فردی مانند جعفریان ندادی تا بخواند. من در پاسخ به آنها می‌گویم اگر این کار را کرده بودم دیگر بدون شک کتابی منتشر نمی‌شد؛ چون جعفریان ایرادات فراوانی به من می‌گرفت! 

امیرخانی در پایان با اشاره به جعفریان و ناصر فیض که مجری این برنامه بود، گفت: به همه حاضرین در این جلسه توصیه می‌کنم هرگز با این دو نفر به سفر نروید؛ چون نمی‌توان با آنها به سفر رفت و سفرنامه نوشت. دلیلش هم این است که این دو نفر همواره مهم‌تر از مکانی هستند که با آنها به آن سفر می‌کنیم! همچنین اگر دوست دارید به افغانستان سفر کنید و سفرنامه‌ای درباره آن بنویسد، کتاب آقای جعفریان را نخوانید، چون بدون شک دیگر چیزی باقی نمانده است که شما بخواهید در سفرنامه‌تان وارد کنید

========================================
285
بانگ هندوکش: جانستان کابلستان
http://afgbh.blogfa.com/post-68.aspx
سیدمحمدرضا نجفی-اردیبهشت91
...
========================================
284
فارس: عرضه هزار عنوان کتاب توسط ناشران افغان در نمایشگاه کتاب تهران
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910219000735
اسدالله امیری رای‌زن فرهنگی افغانستان-اردیبهشت91
امیری کاردار فرهنگی سفارت افغانستان در گفت وگو با خبرنگار فارس در مورد بازتاب کتاب «جانستان، کابلستان» رضا امیرخانی و ایجاد بابی در زمینه مراودات فرهنگی میان ایران و افغانستان گفت: این کتاب موجب شده نوع نگاه ها در دو کشور تغییر کند و ما مدیون رضا امیرخانی هستیم.
========================================
283
سایت اخبار مهاجرین: رضا امیر خانی به روایت جانستان کابلستان
http://www.parastoemohajer.com/1391/02/19/rza-amer-khane-bh-rvaet-janstan-kablstan.html
محرم علی خلیلی-اردیبهشت91

با صداقت تمام عرض می کنم، اگر در وسعم بود، کتاب را به تعداد، آدمیان افغانی وایرانی چاب می کردم و برای شان توزیع می کردم... از همان مرز موهومی که سخن گفتی، موهوم نیست، واقعی تر از هر واقعیتی گردیده که تمام اشتراکات را به چالش می کشد....ناگفته ها ونا گفتنی های بماند....

اما این برایم سوال است، که اگر هر افغانی که در ایران آمدند، چند صباحی مهمان شما بودند، بخواهند برای خود شان دفترچه خاطراتی داشته باشند ... چه خواهند نوشت؟!!! کیا چاپ ونشر خواهند کرد؟!!!

اما این را می دانم که مطئمنا خوانندگان شان افغانی ها نیستند......وهمینطور ایرانی ها....

بگذریم....

پس از این همه کلنجار؛ تازه فهمیدم که رضا امیر خانی به روایت جانستان کابلستان کیست وچیست؟

او نه یک ایرانی ونه یک افغانی ونه.... بلکه او یک انسان است که خداوند به امثالش بیافزاید وبرای او  وهمسفر او ولی جی طول عمر دهاد.

این مطلب عینا در سایت ارمیا کار شده است.
========================================
282
آهستان: افغانی
http://www.ahestan.ir/?p=10466
امید حسینی-اردیبهشت91
به همین علت راه اصلاح این مشکل را هم، فرهنگی و اجتماعی می‌دانم. یعنی اصلاح نگاه خود به افغان‌ها. همان کاری که آقای امیرخانی در «جانستان کابلستان» کرد.

به نظرم برعکس امیرخانی که از دریچه فرهنگ، اخلاق، تاریخ و جغرافیا به افغانستان نگاه کرده، اکثر آدم‌هایی که این روزها ژست دفاع از افغانی‌ها را به خود گرفته‌اند، سیاسی‌کار هستند! البته من هرگز همه را متهم نمی‌کنم ولی خیلی راحت می‌شود مدعی را از آدم‌ صادق تشخیص داد.

========================================
281
نور و آسمان: نمیدانم-نفهمیدم
http://skyland.blogfa.com/post-215.aspx
یه آدم شیک و سفید-اردیبهشت91
درضمن1.امروز رفیقم تو سلف منه بی اعصاب رو کشیده کنار و میگه میدونستی انریکه ماسونه

منم گفتم. . . تو روح تو و انریکه

بعد نشسته با بقلیم سر فراماسونا بحث میکردن چه بحثی نمیدونستم بخندم یا عربده بکشم

به قول داستان سیستان مومن در هیچ چهارچوبی نمیگنجد

درضمن2.کتاب جدید امیر خانی(جانستان کابلستان)رو گرفتم و باز هم جو امیر خانی بودن و نویسندگی منو گرفت ولی حیف که نه وقت دارم نه حالشو و الا یه چی مینوشتم که فس مخ امیر خانی در بیاد!!

درضمن3.ته کتاب نوشته بود رمان جدید امیر خانی در دست چاپه خیلی خوشحال شدم(البته میدونم مث بعد از خوندن من او و بیوتن بعد از خوندن این یکی هم بلاشک یک ماه الی یک هفته افسرده میشم!)

در همين رابطه :
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(14)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(13)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(12)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(11)
.آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(10)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(9)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(8)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(7)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(6)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(5)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(4)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(3)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(2)
. آن چه در وب راجع به جانستان کابلستان نوشته‌اند(1)

  نظرات
نام:
پست الکترونيک:
وب سايت / وب لاگ
نظر:
 
   
 
   
   صفحه نخست
   يادداشت
   اخبار
   تازه ها
   يادداشت دوستان
   کتابها
   درباره نويسنده
   تيراژ:٨٦٠٢٥٠
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
 

 
بازديد کننده اين صفحه: ١٠١٥١
.کليه حقوق محفوظ است
© CopyRight 2008 Ermia.ir & Amirkhani.ir
سايت رسمي رضا اميرخاني
Because when the replica watches uk astronauts entered the replica watches sale space, wearing a second generation of the Omega replica watches, this watch is rolex replica his personal items.